بغضم ميگيرد وقتي كه ميبينم پسران شهر با هزاران دختر و شايدم زن ميچرخند و ميگردند
و اين اقتضاي سنشان است و همان دختران فاحشه اند....
بغضم ميگيرد وقتي كه ميبينم یک عشق اشتباه براي پسران ميشود: آخي الهي مامان قربون پسرشبره كه دلش گيره و براي دختران ميشود :غلط كرد دختر چش سفيد بي آبرو....
بغضم ميگيرد وقتي ميبينم پسري كه حتي به پيرزن صاحب خانه رحم نكرده موقع
ازدواج دست ميگذارد روي پاكترين دختر شهر.....
اينجا دختر كه باشي با باورهايت بازي ميشود...
سر به زير و معصوم باشي تو را محكوم ميكنند به دهاتي بودن..
مدرن باشي و امروزي محكوم ميشوي به بي خانواده بودن.
اينحا دختر كه باشي وقتي هيچ توجهي به پسر نكني ميگويند بد شكست خورده است؛
وقتي براي حرف پسر تره خورد كني و اهميت بدهي ميگويند كارش همين است...
اينجا دختر كه باشي هوا تاريك نشده بايد خانه باشي...پسر نيستي كه نيمه ي شب هم بيايي بگويند:مرد شده دنبال يك لقمه نان حلال است...
اينجا دختر كه باشي... بخواهي با دليل و منطق حرف بزني ميگويند بس است ديگر، قديم از ديوار صدا ميامد از دختر نه!...آخر زمان شده...
پسر نيستي كه بگويند:ميتواند گليمش را از آب دراورد.
اينجا دختر كه باشي نهايت تفريحات سالم زندگيت رفتن به سينماست با دوست قديمي...
پسر نيستي كه آخر هفته با دوستان هوس شمال رفتن به سرت بزند
اينجا دختر كه باشي زود ازدواج كني ميگويند هول بود ميترسيد قحطي پسر شود...
دير ازدواج كني ميگويند ترشيده بود...
پسر نيستي كه زود ازدواج كني بگويند با خدا بود ميخواست به گناه نيفتد
و دير ازدواج كند بگويند فهميده بود ميخواست مرد شود بعد خانواده تشكيل دهد.